یک معاون ( جمعه 88/11/30 :: ساعت 6:27 عصر)
تحقیقات روانشناسان رفتاری نشان می دهد که آمادگی پذیرش مسئولیت در برخی سنین بیشتر
و در برخی کمتر است و هر سنی خصوصیتی دارد که آگاهی به آن،راه و روش مربی را در
واگذاری مسئولیت به کودک جهت می دهد مثلاً :
سن 5/1 سالگی:سن منفی بافی و مخالفت است – به کودک می گوییم :" بیا اینجا". او ممکن
است عقب عقب برود ، می گویید برو و آشغال را در ظرف خالی کن - ممکن است او بر
عکس،آشغالها را جای دیگر بریزد و آشغال دانی را هم خالی کند . در این سن او
کلمه"نه" زیاد به کار می برد،رابطه اش با دیگران بر اساس گرفتن است،نه تحویل دادن
و کلاً وارونه کار می کند .
سن دو سالگی : بیشترمسئولیت می پذیرد ، حاضر است خود لباس بپوشد ، ظرفی را جا به جا
کند.دستوری را اجرا نماید ، چیزی را به کسی بدهد ، بیاوردو ببرد. دادن مسئولیت های
سریع الوصول و فوری برای او مناسب است .
سن سه سالگی : مسئولیت پذیری در او قوی است ، استقلال طلبی دارد ، می گوید : خودم
می کنم ، خودم می پوشم ، خودم به حیاط می روم. مسئولیت کوچک را می توان به او
واگذار کرد ، مثلاًظرف شسته را خشک کند. تمایل این که کار را به صورت کامل انجام
دهد در او بسیار است. می شود به او گفت که حرف نزند ، نخندد ، نرود و ...
سن چهارسالگی : می تواند مسئولیت هایی را بپذیرد ، لباس بپوشد ، بند کفشش راببندد
، صورتش رابشوید ، از دستورات تخلف می کند؛ مایل به تماس با دنیای خارج است؛حاضر
است به خانه همسایه برای انجام رسالتی برود ؛ از مغازه همسایه خرید کند و ....
سن پنج سالگی : کاری که در قدرت اوست خوب انجام می دهد ، به قدرت خود مطمئن
است.عجله دارد ؛ می خواهد از والدین جلو بزند؛ می تواند سفره غذارا پهن کند، لباس
خود را منظم کند و از انجام کار،احساس رضایت نماید . در این سن می توان حقوق
دیگران را به او آموخت .
سن شش سالگی : سن توسعه است و طفل آماده ی هر چیز وهر کار ، مایل به فعالیت اجتماعی
است. علاقه به کار در او پرورش پیدا می کند ، می خواهد او را به حساب آورند ، تا
حدودی از وظایف خود شانه خالی می کند ، طفره می رود ، بهانه تراشی می کند ، زیر
قولش می زند .
سن هفت سالگی : سن اعتماد است ، سن استقلال طلبی است ، می خواهد اطاق مخصوص ، قفسه
مخصوص داشته باشد ، از خودش بسیار متوقع است ، اگر مسئولیتی را به او بسپارند
نسبتاً خوب انجام می دهد و از این باب قابل اعتماد است.
سن هشت سالگی : هیچ کاری را مشکل نمی داند ، تصور او از قدرت،فوق واقعیت است،به
همین نظر دو چیز برای او خطرناک است :
1- دستزدن به هر شیئی
2- سرزنش بسیار در حین شکست که ممکن است او را از زندگی مأیوس و وادار به انتقام
گیری های سخت کند .
سن نه سالگی : میل به استقلال دراو قوی می شود ، می تواند تا حدودی به کارهای آشپزی
کمک کند ؛فرمان های کوچک را انجام دهد؛ مراقب خانه باشد؛ می خواهد عضو هیئت ها
باشد، درعین حال نافرمان است؛ بدبین است؛ طاغی و خود رأی است؛از امر و نهی نگران و
تنوع طلب است مخصوصاً در مسئولیت .
سن ده سالگی : سخن والدین برای او چون قانون است ، روح پذیرش مسئولیت در او قوی
است؛ خواهان انجام کارهای مهم تر است مثل آشپزی برای همه؛ می تواند کار کند؛ می
تواند مأموریتی را بپذیرد و انجام دهد؛مسئولیت دینی را بپذیرد واز عهده بر آید .
سن یازده سالگی : قدرت و رشد او زیادتر می شود.کم کم با روابط علت و معلولی وسیع
تری آشنا می گردد. به وظایف اجتماعی پی می برد ولی کمتر بدان تن در می دهد . بلند
پرواز است ، کمتر می خواهد خود را در قید و بند گرفتار کند ، در عین حال به مسئولیت
اجتماعی علاقه مند است .
سن دوازده سالگی : مایل است عضو انجمن هایی باشد ، انجمن ادبی ، ورزش ، و .. در
مجالس حاضر گردد و شرکت کند و رعایت آداب و رسوم را بنماید ، خودش ناخن بگیرد ،
مراقب لباس پوشیدن و حفاظت کودک دیگر باشد ، در امور خانه شرکت کند و در این کار بی
میل نیست ، باید مسئولیت به او داد و کنترل کرد .
سن سیزده سالگی : مسئولیت می پذیرد ولی قید و بند نمی پذیرد .
سن چهارده سالگی : مسئولیت های متعددی را می تواند بپذیرد ولی تصمیم گیری در
انتخاب برای او مشکل است.
سن پانزده سالگی : کاملاً می تواند به خود برسد ، مواظب خود باشد ، زمینه تخصصی
معینی را برای خود بپذیرد.
پانزده سالگی سن مهم و پر معنی است ، نوجوان قادر به تحلیل و تفسیر مسائل است ، می
توان اجازه اش داد در اتخاذ تصمیم و مذاکرات خانوادگی شرکت کند و وظائف معمولی
خانه را انجام دهد.
به طور خلاصه می توان گفت در سنین نوجوانی مسئولیت پذیری در کودک قوی است ، اگر آن
را پذیرفت انجام می دهد اگر چه به قیمت جانش تمام شود . از حدودچهارده سالگی ،وضع
واگذاری مسئولیت باید به گونه ای باشد که آدمی بتواندازخودمراقبت کند ، زبان و دست
و پایش را تحت مهار آورد و قادر به انجام کاری مفید باشد .